رٍسم خانوادگى
سلام عزیزم............. وای که چقدر دلتنگتم
نازنینم...... چندروزیه به این نتیجه رسیدم که دیگه نمیخوام اول درسم تموم بشه بعد
شما رو دعوت کنم بیای من و بابایی رو از تنهایی دربیاری خب خیلی از مامانا هستند
که هم بچه دارند هم درس میخونند امسال محرم که با همسری بیرون میرفتیم تو دسته ها
همش نینی های بامزه وتوپولی دلمونو میبردن تازه چند روز پیش رفته بودم خونه مامانم
که محمدرضا (داداشم که از خودم 1سال و نیم بزرگتره) میگفت من دلم میخواد دایی بشم
سال دیگه بدون بچه بیای خونه راهت نمیدم!!!!!!
آره فیسقیلی سال دیگه خونمون آماده میشه
انشاالله یه خونه خوب فقط تو از خدا جون اون بالا بهش نزدیکی بخواه که اونی که
بزرگتره بشه البته اگه به صلاح مونه دیگه خیلی عالی میشه اگه اون خونه که بزرگتره
بتونیم بریم همونجا حداقل 3تابچه میارم به همسری میگم من مامانم 3تا بچه داشته
مامان بزرگمم 3تابچه داشته مامان مامان بزرگمم 3تا بچه داشته پس منم باید 3تا بچه
داشته باشم بابایی هم کلی ذوق میکنه میگه راست میگی یا داری شوخی میکنی؟منم میگم
نه خیلی هم جدی هستم