زندگی پر از عشق من و همسرمزندگی پر از عشق من و همسرم، تا این لحظه: 13 سال و 3 روز سن داره
مژانمژان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

برای فرشته ام

منه جان عزیز

1393/1/27 15:38
نویسنده : مژده
427 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با همسری رفتیم کلی خرید کردم رخت و لباسو پالنو ..خلاصه آخر سر هم از یه دست فروش یه رنده مخصوص گرفتیم واسه تزیین سالاد و این جور چیزا امروزم اومدم افتتاحش کنم که با اولی حرکت گوشه ناخن شستم با یه تیکه از گوشتم رفت یه جیغ بنفشی کشیدم بیا و ببین حالم داشت بد میشد چون معمولا خون که میبینم فشارم می افته غش میکنم زودی یه قاشق عسل خوردم دستمو که از رو زخم برداشتم دیدم خیلی عمیقه یه دستمال کاغذی گذاشتم روش رفتم بتادین پنبه رو از  کشو بیرم این قدر خون اومد دیدم دستماله قرمز شده خون داره میچکه رو فرش عصابم داغون شد دیگه یه دستمال دیگه برداشتم رفتم دراز کشیدم که حالم بد نشه وای خدا حالا خوبه تنها بودم اگه یه نینی داشتم چیکار میکردم تو اون هیری ویری با اون جیغی که من زدم بچه خدایی نکرده کپ میکرد یه ذره که حالم جا اومد رفتم سراغ غذا که رو گاز بود یهو چشمم خورد به رنده دیدم یه تیکه از گوشت و ناخنم روشه دیگه جدی جدی داشتم غش میکردم آخه من خیییییییییییییییلیییییییییییی جون عزیزم همونجا دوباره عسل خوردم  رفتم دراز کشیدم تا فشارم باد سره جاش.

پسندها (1)

نظرات (5)

شیما
12 بهمن 92 19:49
سلام عزیزم ممنون بهم سر زدید منم مثل شما جان عزیز هستم و این اتفاق واسه منم پیش اومده در ضمن لینک شدید موفق باشید
مژده
پاسخ
گلم منم شما رو لینک کردم
معصومه
12 بهمن 92 22:37
چه خون و خون ریزی راه انداختی دختر با اون جیغای رنگ سالت
سمیه
14 بهمن 92 20:05
عزیزیممممممممممممممم.خدا بد نده.وای دلم رفت.ناراحت شدم.
مژده
پاسخ
بد نبینی خانوم اصلا ناراحت نباش من زیادی دیگه جان عزیزم الان ناخنم که اومده بالا قشنگ زخمشم جوش خورده
معصومه
19 بهمن 92 19:48
عزیزم قربونت برم الهی حتما خیلی سخت بووووووووووددددددددههههههههههههه
مژده
پاسخ
خدا نکنه خانوووم نه بابا من زیادی نازک نارنجی ام خدارو شکر خوب شد عزیزم اسم نینی تو اخر رمز نمیدی؟
سمیرا
10 اسفند 92 22:39
ای واااااای انگشتم درد گرفت،حتما خیلی درد داشت
مژده
پاسخ
درد که خیلی داشت ولی خدا رو شکر دیگه خوب شد سمیرا جان ممنونم که به وبم سر زدی