زورکی نوشت .....
سلام علیکم: اول از همه بگم این پست و به افتخار غزل جونم مینوسما!!!! از بس سراغم و گرفت دیگه خجالت کشیدم اومدم 2هفته پیش یه مهمونی دادم دوستای دبیرستانم و که چند سالی بود ازشون خبری نداشتم و جدیدا دوباره از طریق وایبر هم دیگر و پیدا کردیم و دعوت کردم خونمون ماشالله اکثرشون شوهر که کردن هیچی نی نی هم دارن منم با کلی ذوق و شوق خونه و جمع و جور کردم و واسه ناهارم طبق سفارش دوستام براشون لازانیا پختم و بابا جوادیم صبح که داشت میرفت ناهارشو دادم دستش گفتم بره خونه مامانش ظهر بخوره 7تا از دوستام و دعوت کردم که فاطمه مریض بود نیومد نسیبه هم که یه دختر 2ماهه داره خونه خالش دعوت بود نیومد 5تای بقیه&nbs...
نویسنده :
مژده
18:13